وقایعولادت

ولات امام علی النقی (ع) 15 ذالحجه

ولادت دهمین اخترتابناک آسمان امامت ولایت و امام علی النقی (ع)  :

ولات امام علی النقی (ع) :

15 ذی الحجه سال 212 ه .ق، محله ای به نام صریا در اطراف مدینه، شاهد طلوع دهمین اختر تابناک امامت وولایت امام ابوالحسن علی النقی الهادی(ع) بود. پدر ایشان، امام جواد(ع) و مادر ایشان، سمانه، زنی باتقوا و با فضیلت بود.ایام کودکی امام در مدینه و در فراق پدر سپری شد و آن حضرت با وجود سن کم، جانشین خوبی برای پدر بود. دستگاه حکومت در آن سال ها چند بار امام جواد(ع) را مورد آزمون علمی قرار داد و ایشان به شایستگی در این آزمون آن هم در سن کودکی درخشیدند.

امام هادی(ع) در سال 220 ه .ق، پس از شهادت پدر گرامی اش، بر مسند امامت نشستند، درحالی که در این هنگام هشت ساله بودند. مدت امامت آن حضرت 23 سال و عمر شریفشان 41 سال بود. امام هادی(ع) در سال 254 در شهر سامرا به شهادت رسیدند. خلفای عباسی معاصر امام عبارت بودند از: معتصم، برادر مأمون (217-227)؛ واثق، پسر معتصم (227-232)؛ متوکل، برادر واثق (232-248)؛ منتصر، پسر متوکل (6 ماه)؛ مستعین، پسرعموی منتصر (248-252) و معتز، پسر دیگر متوکل (252-255). امام هادی(ع) در زمان خلافت متوکل مسموم کردند و به شهادت رسیدند و در خانه خود به خاک سپرده شدند.

میلاد امام علی النقی

امام هادی(ع) در روستای صریا که در یک فرسخی مدینه قرار داشت، در روز سه شنبه، نیمه ذی الحجه دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش نام او را علی نهاد.آن امام همام لقب های متعددی مانند: نقی، هادی، امین، فقیه و عالم داشت.[1] پیش از آنکه امام هادی(ع) به امامت برسد، پدرش، امام جواد(ع) در فرصت های مناسب به امامت و جانشینی او تصریح کرده بود. برای مثال، آن هنگام که در سال 220 هجری از مدینه به سوی بغداد می رفت، یکی از یاران حضرت به نام اسماعیل بن مهران پرسید: امام بعد از شما کیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «امر امامت پس از من به عهده پسرم علی (امام هادی) است».[2] یکی از کارهای مهم امام هادی(ع) که امامان اهمیت بسیاری به آن می دادند، حفظ خط فکری و فرهنگی تشیع و جلوگیری از ترویج اندیشه های مخالفان بود. این کار به تربیت شاگردان برجسته و تشکیل حوزه علمیه و تدریس فقه و عقاید اصول اسلامی نیاز داشت که در عصر امام باقر و امام صادق(ع) این زمینه به طور گسترده فراهم شد و سپس امامان دیگر حتی در شرایط بسیار سخت آن را تبیین و دنبال کردند.

امام هادی(ع) در این زمینه گام های اساسی و مهمی برداشت و شاگردان برجسته ای چون حضرت عبدالعظیم حسنی، خیران الخادم، این سکّیت اهوازی، ابوهاشم جعفری، حسین بن محمد مدائنی، جعفر بن سهیل و اسماعیل بن مهران را تربیت کرد و شاگردان برجسته پدر و جدش را دور خود گرد آورد و حوزه علمی فعال و پرتلاشی به وجود آورد.[3]

زیارت جامعه کبیره (یادگار امام هادی ع)ولات امام علی النقی

زیارت جامعه کبیره، از ارزشمندترین میراث شیعه است که از امام هادی(ع) به یادگار مانده است. این زیارت، یک دوره کامل امام شناسی است. امام علی النقی(ع) با این زیارت، شیعیان را آرام آرام برای دوره غیبت امام زمان(عج) آماده می کرد تا در آن دوران که امام زمان خود را مستقیم نمی بینند، شناخت کاملی به ولی خدا پیدا کنند.

السّلام علیکم یا اهل بیت النبوّه

جمله به جمله و کلمه به کلمه زیارت جامعه کبیره از چنان غنایی برخوردار است که هر کدام شرح و تفسیر جداگانه ای را می طلبد.[4]

اکنون به توضیح مختصر برخی از بخش های این زیارت پربرکت می پردازیم.

در آغاز این زیارت، پس از سلام بر اهل بیت، صفات و ویژگی های مهم آنها بیان شده و نخستین ویژگی، «مَوْضِعَ الرِّسالَة» است. این ویژگی نشان دهنده آن است که مهم ترین جایگاه امامان و ویژگی این بزرگواران آن است که در جایگاه رسالت قرار می گیرند.

در آغاز این زیارت از امامان معصوم با صفت های رحمت، خزانه دار علم، نهایت بردباری، ریشه های کرم، منزلگاه وحی، پیشوایان امت ها، درهای ایمان و نژاد پاک در پیامبران یاد شده است که اهمیت این توصیف ها را می رساند.

ساسَةَ العِباد امام علی النقی

در میان ویژگی ها و توصیف هایی که برای اهل بیت پیامبر شمرده شده، در صفت «ساسَةَ العِباد» نکته ظریفی نهفته که عبارت است از اینکه امامان بزرگوار، تدبیرکنندگان و سیاستمداران بندگان هستند؛ یعنی پیوند دین با سیاست و نفی جدایی آن.

پاکی و عصمت امام علی النقی

یکی از ویژگی هایی که چندبار در این زیارت به آن اشاره شده، عصمت و پاکی اهل بیت است که مهم ترین شرط امامت است؛ زیرا دلیل محکمی است برای امت و پیروان آنها که تمام اعمال و رفتار امامان صحیح و بدون کوچک ترین نقصی است.

سعادت و هلاکت

در این زیارت به صورت صریح بیان شده است: «سَعَدَ مَنْ والاکُمْ و هَلَکَ مَنْ عاداکُمْ؛ سعادتمند است، آن که دوست شما باشد و هلاک شود، آن که با شما دشمنی کند» و در ادامه آمده است: «هر که از شما جدا شد، گمراه است و هر که برخلاف شما باشد، دوزخ جایگاه اوست و هر که منکر شماست، کافر است و هر که با شما جنگ کند، مشرک است و هرکس حکم شما را رَد کند، در درک اسفل است.» در تمام این بخش ها با قاطعیت تمام آمده است: اهل بیت پیامبر(علیها السلام) میزان حق و باطل هستند.

مهم ترین نکته

مهم ترین نکته ای که این زیارت دربردارد، این است که امام هادی(ع) چنان زیارت جامعه را دقیق و عمیق بیان کرده که تمامی صفت ها و ویژگی های یک انسان کامل در آن بیان شده است، به طوری که هیچ انسانی هرچقدر بزرگ باشد، به بزرگی امامان معصوم نمی رسد و نخواهد رسید.

امام علی النقی (ع) در برابر بحث جنجالی خلق قرآن

یکی از بحث های داغ و بی فایده ای که مدتی پیش از عصر امامت حضرت هادی(ع) و سپس در آن عصر، موجب کشمکش میان دو فرقه معتزله و اشاعره شد و میان آنها اختلاف به وجود آورد، این بود که معتزله بر عقل تکیه می کردند. آنها معتقد بودند قرآن، حادث و مخلوق است؛ یعنی نخست نبوده و خدا آن را حادث کرده است، ولی اشاعره و اهل بیت می گفتند: قرآن، کلام خداست. بنابراین، از صفات خدا و قدیم است و مخلوق نیست.

پس از مدتی، این موضوع جنبه سیاسی پیدا کرد و با اینکه هیچ گونه فایده علمی نداشت، گسترش یافت. از دیگر سو ممکن بود شیعیان را نیز درگیر کند و وقت آنها را در راه های بیهوده و اندیشه های نادرست صرف کند. امام هادی(ع) سکوت در برابر چنین بحثی را به صلاح دانست و هرگونه بحث و بررسی در این زمینه را ناروا و بیهوده و بدعت اعلام کرد و شیعیان را از ورود به این بدعت باز داشت. آن حضرت در نامه ای به احمد بن اسماعیل بن یقطین چنین نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند، ما و تو را از فتنه مصون دارد و عصمتی دهد که اگر چنین کند، نعمت و لطف خود را عظیم کرده و اگر نکند، نتیجه اش هلاکت است. ما بحث و جدال درباره خلق یا خلق نکردن قرآن را بدعت می دانیم که پرسنده و پاسخ گو، هر دو، در آن بدعت به طور یکسان شریکند؛ پرسنده به دنبال چیزی است که سزاوار آن نیست و پاسخ دهنده، خود را بیهوده به رنج می اندازد. تنها خداوند، آفریننده است و همه چیز جز او مخلوق است. قرآن، کلام خداست. پس خود، نامی بر آن مگذار که از گمراهان خواهی شد. خداوند، ما و تو را از کسانی قرار دهد که در نهان از خدا، بیمناک و از روز قیامت، ترسان هستند.

به این ترتیب، از دیدگاه شیعه، بحث درباره خلق قرآن یا غیر آن ممنوع شد و شیعیان باید قرآن را کلام خدا بدانند و بس.

امام هادی(ع) با این سخنان قاطع، حوزه علمیه شیعه و شیعیان را از سقوط در این درّه هولناک که قربانی های بی شماری نیز داشت، حفظ کرد. این سخنان درس بزرگی بود تا شیعیان در آینده نیز وارد این بحث ها نشوند و حوزه فرهنگ خود را از این افکار بیهوده و نادرست حفظ کنند.[5]

اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر امام هادی(ع)تبعید امام هادی(ع)

امام هادی(ع) مانند پدر سفری اجباری از وطن خود، مدینه داشت. متوکل که از اثرگذاری امام بیمناک بود، آن حضرت را از مدینه به سامرا منتقل کرد و زیر نظر گرفت. به دستور متوکل، روز ورود امام هادی(ع) به سامرا، به بهانه اینکه هنوز محل اقامت آن حضرت آماده نیست، ایشان را در محله ای به نام خان الصعالیک، کاروان سرای گدایان و مستمندان ساکن کردند و حضرت مدتی در آنجا به سر برد. بی شک، هدف از این کار، آزاردادن و حقیر کردن آن حضرت بود.

حماسه امام علی النقی  در مجلس بزم

متوکل، جنایت ها و سخت گیری های بسیاری بر شیعیان روا داشت. دوران حکومت وی همراه با تنگ دستی و کشتار و شکنجه شیعیان بود. کاخ وی هر شب مجلس بزم شراب و رقص و دف بود. حتی شبی متوکل، برای تحقیر امام، ایشان را به کاخ فراخواند و از ایشان خواست شعر بگوید. امام فرمود: من اندکی شعر بلد هستم، ولی متوکل اصرار کرد. سرانجام، امام قصیده معروف و بلندی را با این بیت آغاز کرد:

باتُوا عَلی قُلّلِ الْأَجْبالِ تَحْرِسُهُمْ                 غُلْبُ الرِّجالِ فَما أَغْنَتْهُمُ الْقلَلُ

زمامداران بر قله کوهسار، شب را به روز آوردند، درحالی که مردان نیرومند از آنان پاسداری می کردند، ولی قله ها نتوانستند آنان را از مرگ برهانند.

متوکل در پایان شعر امام بسیار گریست، چنان که ریشش تر شد و دیگر مجلسیان نیز گریستند. به این ترتیب، مجلس بزم متوکل به هم خورد و او دستور داد بساط شراب را جمع کنند.

سخت گیری های متوکل بر امام

متوکل در دوران حکومت خود، امام را به زندان انداخت. حضرت در زندان روی حصیر می نشست. برای ایجاد رعب در آن حضرت، در زندان قبری حفر کرده بودند. متوکل در روزهای آخر عمرش به پیشکار خود، سعید بن حاجب دستور داد امام را به قتل برساند، ولی امام پیش بینی کرد بیش از دو روز نمی گذرد که متوکل کشته می شود و این گونه شد و در تصمیم شومش ناکام ماند.

انحراف های عصر امام امام علی النقی (ع)

در عصر امام هادی(ع) مکاتب عقیدتی بسیاری مانند معتزله و اشاعره رواج یافت و آرا و نظریه های کلامی فراوانی در جامعه اسلامی پدید آمد و بازار مباحثی چون جبر، تفویض، ممکن یا غیرممکن بودن رؤیت خدا، جسمیت خدا و مانند آن داغ بود. امام در مناظره ها و نامه نگاری ها و نوشته های خود، پوچ بودن مطالب و آرایی مثل جبرگرایی و جسمیت را به اثبات رساند و به ترویج حقایق دین پرداخت که روایت های بسیاری از آن حضرت در این زمینه نقل شده است.

مبارزه با غلات

امام همچنین با «غلات» و کسانی که خود را شیعه می نامیدند و درباره امام غلو می کردند و ایشان را دارای مقام خدایی می دانستند، به مبارزه علمی و فرهنگی پرداخت. نقل است یکی از اعضای این گروه به نام محمد بن نصیر فهری می گفت که امام هادی(ع) ، خالق و پروردگار جهان است. امام آنها را لعنت کرد و کافر و منحرف نامید.

فتنه خلق قرآن

یکی از مهم ترین و داغ ترین جریان های فکری و عقیدتی در دوران امام هادی(ع)، جنجال و کشمکش شدید بر سر مخلوق بودن یا نبودن قرآن بود. این موضوع، دست مایه اختلاف و دودستگی شده بود و خلفا به دلیل منافع خود به آتش آن دامن می زدند. امام رضا(ع) می فرمود: «قرآن، کلام خداست، همین. در این باره بیش از این بحث نکنید که گمراه می شوید.» امام هادی(ع) نیز در زمان خود سخنان گسترده و روشنی داشت که نمونه ای از آن در پاسخ شیعیان بغداد بود. ایشان می فرمود: «خالق، جز خدا نیست و به جز او همه مخلوق هستند. قرآن نیز کلام خداست. از نزد خود نامی برای آن قرار نده که گمراه خواهی شد».

سازمان نمایندگان امام علی النقی 

امام هادی(ع) با وجود مراقبت شدید، نمایندگان و وکلایی در سراسر جهان اسلام داشت که سازمان منسجمی را تشکیل داده بودند. هدف اصلی این سازمان، جمع آوری خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق گوناگون و تحویل آن به امام و نیز پاسخ گویی آن حضرت به پرسش ها و مشکلات فقهی و عقیدتی شیعیان و تربیت سیاسی آنان بود. وکلای امام به تدریج، تجربه های ارزنده ای را در سازمان دهی شیعیان در زمینه های گوناگون به دست آوردند.

در مقابل، متوکل به عملیات نظامی برای دستگیری وکلا دست زد و برخی را در بغداد، مدائن و کوفه بازداشت و شکنجه کرد. این سخت گیری آسیبی جدّی بر پیکر شبکه وکالت وارد کرد، ولی امام هادی(ع) با کوشش های حکیمانه، این شبکه را همچنان فعال نگه داشت.

متن ادبی از دهمین ستاره

ستاره ای در پس ستاره و آفتابی در پی آفتاب است. زمین هیچ گاه با ظلمات تنها گذاشته نشد. همیشه خورشیدی شروع به تابیدن کرد و این بار، صریا، مشرق خورشید ولایت شد.

امام هادی(ع)، هدیه پروردگار بود در روزگار نقاب و حباب. در برهه نفس گیر بحث های انحرافی، خورشید وجودش آن چنان تابید که هیچ جا از نور بی نصیب نماند.

ابرهای سیاه کوششی بی دریغ داشتند، ولی او فراتر از آن بود که به غل و زنجیر کشیده شود. او از میان عسکر می تابید و تمام محیط را روشن می کرد.

سایه بلند مردی عربی هنوز در خاطره دیوارهای سامرا مانده است. تاریخ چیزی در این شعر جا گذاشته است؛ نامی بزرگ به بلندای علی و انگار هنوز جمعیتی ایستاده اند و صدا می زنند ابوالحسن.

مدینه هنوز داغ فراقش را در دل دارد و هیچ گاه خاطره تلخ تبعید را از یاد نخواهد بُرد.

مدینه دستی به سمت توس و دستی به سمت بغداد دارد. مدینه دلی در سامرا جا گذاشته است و گنجی در عراق. حال کدام فراق را مویه کند، کدام غم را شکوه کند، با که بگوید که اگر می شد، با تمام کوچه ها و آجرهایش، با تمام نخل هایش، فرزند ابن الرضا را در آغوش می کشید و اجازه رفتن نمی داد.

ستاره ای در پس ستاره و آفتابی در پی آفتاب است.

زمین هیچ گاه یخ بندان نخواهد شد. هنوز مردی بوی هدایت می دهد؛ مردی که مدینه را، سامرا و بغداد و توس را تسلی داده است؛ مردی از همان نسل؛ از سلاله نور، فرزند حسن و علی3 همانانی که سالیانی کوشیدند تا آخرالزمان گوهر پنهان خود را قدر بداند.

هنوز در هوایی ابری خورشیدی می تابد و سایه مردی عربی روی دیوارهای جهان افتاده است.

هادی امت

«خدا را پیوسته برای هدایت مردم، حجت هاست. امام هادی(ع)، هادی امت و هدایت یافته غیب بود.

فروغی که از خورشید وجودش می تابید، روشن گر افکار و راهنمای مردم بیدار بود. ظلمت حاکم، آن حق مظلوم را به زندان افکند و در حصر نهاد، ولی آن نور زندانی، پیوسته روشنایی می بخشید و بر دل های محبان حکومت داشت؛ نه با سلاح، که با فلاح؛ نه با قدرت نظامی، که با فضیلت اخلاقی.

سخن چینان از جاذبه معنوی و برتری علمی اش در آتش حسد می سوختند و حاکمان، او را رقیب حکومت می دانستند. او را از مدینه به سامرا بردند تا مدینه بی خورشید بماند و پروانه ها، سرگردان و شیعه، پریشان، ولی خلفای کوردل عباسی، کورتر از آن بودند که فروغ جهان تاب او را درک کنند.

آنچه او را محبوب دل ها ساخته بود، پیوند با خدا، تکیه بر خالق، غنای از مخلوق، وارستگی از دنیا، وابستگی به ابدیت و دلدادگی به عبادت بود.

سلام بر جان روشن و ضمیر فروزانش که با نیایش و نجوا با خدا مأنوس بود و سجاده و سحر، گواه یک عمر تهجد و شب زنده داری اش بود».[6]

داستان هایی از زندگی امام علی النقی (ع) نهی شدید امام هادی(ع) از هم نشینی با گمراهان

ابوهاشم جعفری، از شاگردان و اصحاب برجسته امام رضا(ع) و امام هادی(ع) بود. روزی امام هادی(ع) او را دید و قاطعانه به او فرمود: «چرا تو را نزد عبدالرحمان بن یعقوب می بینم؟» ابوهاشم گفت: «عبدالرحمان، دایی من است.» امام فرمود: «عبدالرحمان درباره خدا سخن نادرست می گوید و ذات پاک خدا را به صورت جسم و او را دارای نشانه های جسم توصیف می کند؛ یا با او هم نشین شو و ما را واگذار و یا با ما باش و او را واگذار!» ابوهاشم گفت: «او هرچه می خواهد بگوید. به من چه زیانی می رساند، وقتی که من عقیده ای به گفتارش نداشته باشم؟» امام پاسخ داد: «آیا نمی ترسی که عذابی بر او فرود آید و آن عذاب، تو را نیز فراگیرد؟»[7]

دارو رسانی امام علی النقی (ع) به بیمار

شخصی به نام زید بن علی می گوید: به بیماری سختی مبتلا شدم. شبانه برایم پزشک آوردند. پزشک به خوردن دارویی دستور داد، ولی چنان دارویی را پیدا نکردم. هنوز پزشک از خانه ام بیرون نرفته بود که خدمتکار امام هادی(ع) به خانه ام آمد. شیشه ای را که همان دارو در آن بود، به من داد و گفت: امام هادی(ع) سلام می رساند و می فرماید: «از همین دارو در این چند روز استفاده کن.» آن دارو را گرفتم و خوردم و سلامتی خود را بازیافتم.[8]

کشاورزی امام علی النقی(ع)

علی بن حمزه می گوید: امام هادی(ع) را دیدم که در زمین خود مشغول کار و کوشش است؛ به گونه ای که قدم های مبارکش غرق در عرق شده بود. عرض کردم: فدایت شوم! مردان کجایند که به جای شما کار کنند و نگذارند شما زحمت کشید؟ امام هادی(ع) فرمود: «ای علی! آن که بهتر از من و پدرم بود، در زمین خود کار کرد.» عرض کردم: او کیست؟ امام فرمود: «رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) و همه پدرانم با دست خود کار می کردند. کار کردن، شیوه پیامبران، رسولان و انسان های شایسته است».[9]

پرهیز از بد گفتن به روزگار

حسن بن مسعود می گوید: «روزی به محضر امام هادی(ع) رسیدم. آن روز بر اثر زمین خوردگی، انگشتم ضربه دیده و شانه ام نیز آسیب دیده بود. همچنین در میان ازدحام جمعیت، لباس هایم پاره شده بود و از هر سو به تنگ آمده بودم. بنابراین، با عصبانیت گفتم: ای روزگار! خدا شر تو را از سر من کوتاه کند. ای روز، عجب روز بدی هستی!

امام هادی(ع) به من رو کرد و فرمود: «تو نیز با اینکه با ما رفت و آمد می کنی، این حرف ها را می زنی و گناه خود را بر گردن بی گناهان می افکنی؟» با شنیدن این سخن، فهمیدم اشتباه کرده ام و گفتم: «مولا و آقای من! از درگاه خدا استغفار و طلب آمرزش می کنم. امام فرمود: سوگند به خدا! این دشنام ها سودی به حال شما نمی بخشد، بلکه خداوند به این دلیل که بی گناهی را سرزنش می کنید، شما را مجازات خواهد کرد. مگر نمی دانی که پاداش و کیفر در دنیا و آخرت به دست خداست؟» گفتم: چرا مولای من! حضرت فرمود: «تکرار نکن و برای روزها دخالت و نقشی در حکم خدا قائل مشو!» گفتم: به چشم ای آقای من!»[10]

پاسخ امام علی النقی (ع) به پرسش های پیچیده یحیی بن اَکْثَم

یحیی بن اَکْثَم، از دانشمندان برجسته درباری بود که چند سؤال مشکل را تنظیم کرد و به واسطه برادر امام هادی(ع)، برای آن حضرت فرستاد. امام پس از اینکه دریافت برادرش نمی تواند به پرسش ها پاسخ دهد، فرمود: جواب پرسش ها را بنویس!

  1. پرسش: بر اساس آیه 40 سوره نمل، آن که علمی از کتاب داشت (یعنی وزیر سلیمان به نام آصف)، به سلیمان گفت: من تخت بلقیس را پیش از آنکه چشم بر هم نهی، نزد تو حاضر می کنم. سؤال من این است. مگر پیامبر خدا، حضرت سلیمان به علم آصف نیازمند بود؟

پاسخ امام: «آن که علمی از کتاب داشت، آصف بود و حضرت سلیمان از شناخت آنچه آصف می شناخت، ناتوان نبود، بلکه می خواست به امت خود بفهماند حجت پس از من آصف است و آن علم را سلیمان، به امر خداوند به آصف سپرده و آموخته بود تا مردم درباره امامت و راهنمایی های آصف، اختلاف نکنند».

  1. پرسش: بر اساس آیه 100 سوره یوسف، «یوسف پدر و مادرش را بر فراز تخت برد و آنها و فرزندانش در برابرش به سجده افتادند.» سؤال من این است که چگونه یعقوب پیامبر و فرزندانش بر یوسف سجده کردند؟

پاسخ امام: «سجده یعقوب و فرزندانش در برابر یوسف، برای اطاعت از خدا و اظهار محبت به یوسف بود، نه برای یوسف، چنان که سجده فرشتگان بر آ دم، برای آدم نبود، بلکه اطاعت از خدا و اظهار علاقه به آدم بود».

  1. پرسش: منظور از «سَبْعةُ اَبْحُرْ» (هفت دریا) در آیه 27 لقمان چیست و در کجا قرار دارد؟ در این آیه خداوند می فرماید: «و اگر همه درختان روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریا به آن افزوده شود، همه تمام می شود، ولی کلمات خدا پایان نمی گیرد».

پاسخ امام: «هفت دریا عبارت است از: چشمه کبریت؛ چشمه لَمین؛ چشمه برهوت؛ چشمه طبریه؛ آب گرم ماسنبدان (محلی در خوزستان)؛ آب گرم آفریقیه، معروف به لسان و چشمه بحرون. کلمات پایان ناپذیر خدا ما هستیم که فضایلمان بیرون از مرز درک است».

  1. پرسش: خداوند در آیه 71 زخرف در وصف بهشت می فرماید: «هرچه دل بخواهد و چشم از آن لذت برد، در بهشت موجود است. پس چرا خداوند آدم را که تنها، گندم خورد، عذاب و کیفر کرد؟»

پاسخ امام: «آن درختی که خداوند بر آدم و همسرش نهی کرده بود، درخت حسد بود [که به استعاره درخت نامیده شده است]. خداوند به آنها سفارش کرده بود که به چشم حسد، بر کسانی که خدا بر مخلوقات دیگر برتری شان داده است، ننگرند. آدم فراموش کرد و بر آنها حسد بُرد و عزم و تصمیمی نداشت».

  1. پرسش: چرا نماز صبح باید بلند خوانده شود، با اینکه از نمازهای روزانه است و بلند خواندن برای نمازهای شبانه است؟

پاسخ امام: «بلند خواندن نماز صبح برای آن است که پیامبر اکرم(ص) وقتی آن را می خواند که هوا تاریک بود. ازاین رو، در حکم قرائت های شبانه است».[11]

کتابستان

  1. آل نجف، عبدالکریم، منهاج التحرک عند الامام الهادی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1404 ه .ق.
  2. آیت اللهی، مهدی، الامام علی الهادی، ترجمه: کمال السید، قم، انتشارات انصاریان، 1374 (مصوّر، ویژه نوجوانان و از سری کتاب های مع المعصومین).
  3. امین، عبدالودود، الامام علی بن محمد الهادی، کویت، دارالتوجیه الاسلامی، 1400 ه.ق (از سری کتاب های الائمه الاثنی عشر، سیره و جهاد).
  4. بدری شافعی سامرّانی، شاکر سید عبدالرزاق، نجف، مطبعة الآداب.
  5. حایری قزوینی، سید محمدکاظم، الامام الهادی من المهد إلی اللحد، قم، مرکز نشر آثار شیعه، 1413 ه .ق، 1371 (این یکی از بهترین کتاب هایی است که درباره امام نوشته شده است).
  6. حکیمی حایری، شیخ محمدرضا، الامام علی بن محمد الهادی، بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1414 ه .ق (1994 م).
  7. دخیل، علی محمدعلی، الامام علی الهادی، بیروت، دارالتراث الاسلامی، 1394 ه .ق (این کتاب به فارسی ترجمه شده است).
  8. دعوتی، میرابوالفتح، الامام علی الهادی، ترجمه: گروه مترجمان، بیروت، الدار الاسلامیه، 1410 ه .ق/ 1990 م. (مصوّر، ویژه نوجوانان و از سری کتاب های القادة الابرار).
  9. سیبویه، محمدرضا، لمحات من حیاة الامام علی الهادی، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، 1413 ه .ق، 1371.
  10. شریف قرشی، باقر، حیاة الامام علی الهادی، قم، دارالکتاب الاسلامی، 1369 (این کتاب دو بار به فارسی ترجمه شده است).
  11. طالقانی، سید محمدحسین، ولادة امام علی الهادی، طالقانی، نجف، دارالمعارف، 1387 ه .ق، 1967 م.
  12. عصفوری درازی بحرانی، شیخ حسین بن محمد، قم، انتشارات شریف الرضی، 1411 ه .ق.
  13. عطاردی قوچانی، شیخ عزیزالله، مسند الامام الهادی ابی الحسن علی بن محمد، مشهد، کنگره جهانی امام رضا، 1410 ه .ق، 1369.
  14. قبیسی عاملی، محمدحسن، الامام العاشر من ائمة اهل البیت الامام الهادی، بیروت، 1403 ه .ق 1983 م (از سری کتاب های الحلقات الذهبیه 23).
  15. گروه نویسندگان، الامام العاشر الامام علی بن محمد الهادی، ترجمه: محمد عبدالمنعم خاقانی، قم، مؤسسه در راه حق، 1370 (این کتاب فارسی بوده و به عربی وارد و ترجمه شده است).
  16. گروه نویسندگان، الامام الهادی، بیروت، دارالزهراء، 1413 ه .ق (از سری کتاب های حیاة الرسول و اهل بیته المجاهدین).
  17. گروه نویسندگان، الامام الهادی، تهران، مؤسسه البلاغ، 1409 ه .ق (1989م) (این کتاب به فارسی ترجمه شده است).
  18. گروه نویسندگان، الامام علی الهادی، قم، مؤسسه الامام الحسین، 1413 ه .ق (1371).
  19. گروهی از نویسندگان، ذکری میلاد الامام علی الهادی، نجف، مطبعة الحیدریه، 1386 ه.ق.
  20. محلاتی، علامه حاج شیخ ذبیح الله، مآثر الهادی (جلد سوم مآثر الکبراء فی تاریخ سامرّاء)، تهران، چاپخانه سپهر، 1328، 1368 ه .ق. (نک: الذریعه، ج 15، ص 131).
  21. مدرسی، سید محمدتقی، الامام الهادی قدوة و اسوة، تهران، رابطة الاخوة الاسلامیه، 1404 ه .ق ، 1362. (این کتاب به فارسی ترجمه شده است)
  22. وصفی، محمد، الامام الهادی قدوة و الثائرین، تهران، دارالبصائر، 1406 ه .ق، 1364، 72 صفحه.

ب) کتاب های فارسی

  1. آیت اللهی (دادور)، سید مهدی، حضرت امام علی نقی، تهران، انتشارات جهان آرا، 1368، (مصور، ویژه نوجوانان. این کتاب به عربی، ترکی، اردو، انگلیسی، فرانسه و تاجیکی ترجمه شده و از سلسله کتاب های آشنایی با معصومین 12 است)
  2. ارفع، سید کاظم، امام علی النقی، تهران، مؤسسه انتشارات فیض کاشانی، 1370.
  3. امام هادی، ترجمه: واحد تدوین و ترجمه، سازمان تبلیغات اسلامی، 1368. (از سری کتاب های سرچشمه های نور، 12)
  4. امام هادی، گروه کودکان و نوجوانان بنیاد بعثت، بازنویسی: مهدی رحیمی، تهران، بنیاد بعثت، 1373. (از سلسله کتاب های برگزیدگان 12)
  5. دخیل، علی محمدعلی، نگرشی کوتاه به زندگی امام هادی، ترجمه: مؤسسه اهل بیت، تهران، بنیاد بعثت، 1361.
  6. دریایی، محمدرسول، امام هادی، قهرمان شکست ناپذیر عصر متوکل، (مؤلف در آخر کتاب امام هادی و نهضت علویان، این کتاب را ضمن آثار چاپ شده اش معرفی کرده است).
  7. ، امام هادی و نهضت علویان، تهران، انتشارات رسالت قلم، 1361.
  8. دعوتی، امیر ابوالفتح، حضرت امام هادی، قم، انتشارات شفق، (مصور، ویژه نوجوانان، این کتاب به عربی ترجمه شده است)
  9. رفیعی، علی، تحلیلی از تاریخ دوران دهمین خورشید امامت، امام هادی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1370.
  10. زندگانی امام دهم، حضرت امام هادی، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ساده نویسی، دفتر تحقیق و تألیف کتب درسی، تهران، سازمان نهضت سوادآموزی، 1375.
  11. سپهر، عباسقلی خان بن میرزا محمدتقی خان، ناسخ التواریخ (زندگانی حضرت امام علی النقی)، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، 1358 1355 (این کتاب، گسترده ترین و پرمطلب ترین کتاب درباره امام است).
  12. سحاب، ابوالقاسم، زندگانی حضرت امام علی النقی، تهران، انتشارات اسلامیه، 1375 ه .ق.
  13. شیرازی، رضا، دهمین ستاره (داستان زندگی امام هادی)، تهران، انتشارات پیام آزادی، 1373، (مصور، ویژه نوجوانان، این کتاب مشتمل بر چهارده داستان از زندگی امام هادی است)
  14. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، زندگانی پیشوای دهم، امام هادی، قم، انتشارات نسل جوان، 1357.
  15. عمادزاده اصفهانی، حسین، زندگانی حضرت امام علی النقی الهادی، تهران، شرکت سهامی طبع کتاب، 1382 ، 1341 ه .ق.
  16. فاضل، جواد، معصوم دوازدهم، امام هادی، تهران، انتشارات علمی، 1338 (ضمن کتاب معصوم نهم تا معصوم سیزدهم).
  17. فولادزاده، عبدالامیر، حضرت امام علی النقی، تهران، انتشارات اعلمی، 1359 (مصور ویژه نوجوانان).
  18. قرشی، باقر شریف، تحلیلی از زندگانی امام هادی، ترجمه: محمدرضا عطایی، مشهد، کنگره جهانی امام رضا، 1371.
  19. قرشی، باقر شریف، زندگانی امام علی الهادی، ترجمه: سید حسن اسلامی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1371.
  20. کمپانی، فضل الله، حضرت امام علی النقی، تهران، انتشارات مفید، 1360.
  21. گروه نویسندگان، پیشوای دهم، حضرت امام علی بن محمد الهادی، قم، مؤسسه در راه حق، 1371. (این کتاب به عربی و اردو ترجمه شده است).
  22. گروه نویسندگان، زیر نظر قوام الدین وشنوی قمی، تحلیلی از زندگانی امام علی النقی، قم، مؤسسه احیاء و نشر میراث اسلامی، 1359.
  23. محمدی اشتهاردی، محمد، نگاهی بر زندگی امام هادی، تهران، نشر مطهر، 1374.
  24. مدرسی، چهاردهی، مرتضی، زندگانی دهمین پیشوای شیعه، حضرت امام هادی، تهران، انتشارات غدیر، 1352، 1393 ه .ق.
  25. مدرسی، سید محمدتقی، زندگی و سیمای حضرت امام هادی، ترجمه: محمدصادق شریعت، تهران، مؤسسه فرهنگی انصارالحسین، 1370.
  26. نجفی، محمدجواد، ستارگان درخشان (ج 12) (سرگذشت حضرت امام علی النقی)، تهران، انتشارات اسلامیه، 1361.

ج) معرفی شرح های زیارت جامعه کبیره امام علی النقی (ع)

سید محمدصادق میرقیصری

  1. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، قم، نشر اسراء، 1381.
  2. با اختران تابناک ولایت؛ شرح زیارت جامعه کبیره، ترجمه: عباس علی سلطانی، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، 1382.
  3. نصلامی همدانی، علی، سیمای ائمه در شرح زیارت جامعه کبیره، قم، نشر فرایض، 1379.
  4. استرآبادی، ضیاءالدین، شرح جامعه کبیره، تهران، نشر مکتب القرآن، 1373.
  5. توکل، سید رحیم، مقدمه شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره، تهران، نشر کلینی، 1374.
  6. نقوی، محمدتقی، شرح زیارت جامعه کبیره، نشر صادق، 1378.
  7. زمردیان، احمد، مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374.
  8. فخر شیرازی، شرح زیارت جامعه کبیره، تهران، نشر فدک، 1375.
  9. ضیاءآبادی، سید محمد، صفیر هدایت؛ شرح زیارت جامعه کبیره، تهران، نشر بهاران، 1382.
  10. شیخ الاسلامی، محمدهادی، شرح زیارت جامعه کبیره، مشهد، نشر دارالقرآن الکریم، 1372.

د) کتاب های دیگر

سید محمدصادق میرقیصری

  1. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، چهارده نور پاک؛ زندگی امام هادی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، 1381.
  2. ملا محمدی، مجید، آواز مرغ باران (داستان زندگی امام هادی(ع))، تهران، نشر قدیانی، 1382.
  3. مراد حاصل، امیرمهدی، امام پاکان؛ حضرت امام هادی(ع)، تهران، مؤسسه فرهنگی منادی تربیت، 1382.
  4. رحیمی، مهدی، برگزیدگان، حضرت امام هادی(ع)، تهران، نشر بنیاد بعثت، 1375.
  5. شریف قرشی، باقر، تجلیلی از زندگانی امام هادی(ع)، مترجم: محمدرضا عطایی، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، 1371.
  6. رفیعی، علی، تجلیلی از تاریخ دوران دهمین خورشید امامت امام هادی(ع)، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1374.
  7. صالحی، عبدالله، چهل داستان وچهل حدیث از امام هادی(ع)، قم، نشر مهدی یار، 1381.
  8. مراد حاصل، امیرمهدی، داستان زندگی امام هادی(ع)، تهران، نشر گل های بهشت، 1381.
  9. قدیانی، عباس، حضرت امام هادی(ع)، تهران، نشر فردابه، 1378.
  10. قمی، عباس، دعای عاشقان (زیارت نامه، ادعیه و نماز امام هادی)، تهران، نشر بشارت، 1380.
  11. سید محمدتقی، زندگانی حضرت علی الهادی(ع)، مترجم: محمدصادق شریعت، تهران، نشر محبان الحسین(ع)، 1382.
  12. شیرازی، رضا، دهمین ستاره (داستان زندگی امام هادی(ع))، تهران، نشر پیام آزادی، 1378.
  13. میرخلف زاده، قاسم، داستان هایی از امام هادی و امام عسکری:، قم، نشر روحانی، 1380.
  14. زیارت جامعه، امام شناسی در گفتار حضرت هادی(ع)، هیئت تحریره مؤسسه در راه حق، قم، مؤسسه در راه حق.
  15. ارفع، سید کاظم، سیره عملی اهل بیت (حضرت امام هادی)، تهران، نشر فیض کاشانی، 1370.
  16. شمس الدین، مهدی، ستاره پرفروغ (زندگانی حضرت امام هادی(ع))، قم، نشر نورنگار، 1377.
  17. قیومی اصفهانی، جواد، صحیفه امام هادی، قم، نشر جامعه مدرسه حوزه علمیه قم، 1381.
  18. عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام هادی(ع)، واحد تحقیقاتی گل نرگس، قم، نشر گل یاس.
  19. حسینی قمی، سید علی، کرامات و مقامات عرفانی امام هادی(ع)، قم، نشر نبوغ، 1381.
  20. محمدی اشتهاردی، محمد، نگاهی بر زندگانی امام هادی(ع)، تهران، نشر مطهر، 1378.
  21. صفاخواه، محمدحسین و عبدالحسین طالعی، نگاهی بر زیارت غدیریه (زیارت امیر المؤمنین (ع) در روز عید غدیر به بیان امام هادی(ع))، نشر سهاره، 1380.

پی نوشت ها:

[1]. محمد محمدی اشتهاردی، سیره چهارده معصوم، ص 828.

[2]. همان، ص 829.

[3]. همان، ص 835.

[4]. جامع ترین تفسیر و شرح بر زیارت جامعه کبیره، مجموعه کتاب ادب فنای مقربان از حضرت آیت الله جوادی آملی است.

[5]. سیره چهارده معصوم، ص 851.

[6]. جواد محدثی، قطعات، ص 28.

[7]. سیره چهارده معصوم، ص 884.

[8]. همان، ص 886.

[9]. همان، ص 893.

[10]. همان، ص 880.

[11]. سیره چهارده معصوم، صص 838 843.

امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی امام علی النقی  النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی امام علی النقی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا