وقایع

21تیر 1314 قیام مردم مشهد در مسجد گوهرشاد 

21تیر 1314 قیام مردم مشهد در مسجد گوهرشاد

۲۱ تیر سالگرد قیام خونین مردم مشهد علیه کشف حجاب در سنه۱۳۱۴ هجری شمسی است.

پس از آن که زمزمه شوم نقشه ننگین رضاخانی برای ببر باد دادن ارزش‏‌های دینی در قالب کشف حجاب به مردم رسید، مخالفتهای سراسری، کشور را فرا گرفت؛ ​ اعتراضات و سخنرانی‌های علما و مجتهدان از جمله علمای مشهد ناکام ماند تا این که جمع کثیری از معترضان در مسجد گوهرشاد متحصن شدند و شعار‌های ضد سلطنت و ضد حجاب زدایی سر دادند و مسجد، یکپارچه فریاد مقاومت سر می‏‌داد.
قوای دولتی که مقاومت مردم را دیدند به فرمان رضاخان به اجتماع آنان یورش بردند  و بطور وحشیانه، هزاران نفر را کشتند و به خاک و خون کشیدند بنا بر مشاهدات کامیون‌‏های بسیاری، اجساد مبارزان را که جز سلاح ایمان و شهادت، سلاح دیگری نداشتند، از مسجد بیرون بردند.
به گفته شاهدان عینی، نظامیان دولتی، شهدا و زخمی‌‏ها را با ۵۶ کامیون منتقل کردند و در گودالهایی که در اطراف مشهد پیش‏ بینی شده بود، دفن کردند. بدین ترتیب، این قیام مردمی بطور هولناک، سرکوب شد، اما یاد حماسه خونین این نهضت اسلامی و برخاسته از باور‌های ارزشی مردم، برای همیشه در تاریخ مبارزات اسلامی ملت ما باقی ماند.
پس از این واقعه، روحانیان زیادی در مشهد، دستگیر و تبعید شدند و به دستور رضا شاه برخی از روسای ادارات مشهد عزل شدند.
در بررسی این واقعه تلخ تاریخی باید به سیاست‌های غلط و ضد اسلامی-  رضاخان که یکی از آن‌ها تغییر لباس بود، اشاره کرد که پس از تثبیت قدرت او، به مرور و در طول چند سال دنبال شد.
قانون «اتحاد شکل لباس مردم» به تاریخ ۱۰ دی‌ماه ۱۳۰۷ در مجلس شورای ملی آنزمان تصویب شد و بر اساس این مصوبه، به جز برخی از روحانیون، کلیه مردان ایرانی مکلف به پوشیدن لباس متحدالشکل شدند.
در  ۱۳ فروردین ۱۳۱۴ مراسمی با حضور علی اصغر حکمت، وزیر معارف وقت، در شیراز برپا شد. در این جشن عده‌ای از دختران روی صحنه رفتند و ناگهان، نقاب از چهره برداشتند و با آهنگ ارکستر به رقص  پرداختند.
عده‌ای از مردم به اعتراض، مجلس را ترک کردند و در روز بعد تعدادی از مردم شیراز در مسجد وکیل گرد هم آمدند و سیدحسام الدین فالی سخنرانی کرد و در اعتراض به آن این جشن را تقبیح و محکوم کرد که پس از آن فالی دستگیر و زندانی شد.

تغییر «کلاه پهلوی» به «کلاه بین المللی درخراسان ؛

استاندار خراسان بدون کمترین تاملی، دستور رضاخان را اجرا و در این زمینه، دستور‌های اکیدی به شهربانی خراسان و دیگر ادارات صادر کرد.بنا به گفته محمدعلی شوشتری، خفیه نویس عصر رضاشاه که در این موقع در مشهد ماموریت داشت: «اجرای حکم در مشهد تا حدی مشکل اعلام کرد؛ زیرا عوامل مخفیه و متدینین و مجاورین به جنب و جوش افتاده، و جلساتی برای بحث و گفتگو درباره این بخشنامه برگزار کردند. در یکی از این جلسات که در خانه آیت الله سیدیونس اردبیلی تشکیل شده بود، پیشنهاد شد آیت الله قمی به تهران برود و با رضاشاه خائن درباره توقف اجرای بخشنامه یاد شده و تغییر لباس مذاکره کند.
وی  به تهران آمد و پس از ورود به باغ سراج الملک، نیرو‌های رضاخان، باغ را محاصره کردند و تحت کنترل قرار گرفت و ممنوع الملاقات شد.
روحانیان مشهد در بیانیه هایی از مردم خواستند با اعتراض به سیاست ضد مذهبی و اجتماعی رضاخان و محدودیتی که برای آیت الله قمی به‌وجود آورده است، اعتصاب کنند و در گوهرشاد گرد هم آیند. خود نیز تصمیم داشتند در آن مسجد به مردم بپیوندند و هر روز یکی از روحانیون درباره اوضاع  کشور برای مردم سخنرانی بگویند.
مردم مشهد  علت توقیف آیت الله قمی را پیگیرشدند و آزادی وی را خواستار شدند. همچنین نامه‌ای به امضای ۱۵۰ نفر از روحانیان و معترضان مشهد خطاب به رضاخان نوشتند و در آن خواستار آزادی ایشان شدند؛ اما مسئول مخابرات مشهد پیش از ارسال تلگراف، آن را به اطلاع فتح الله پاکروان استادار مشهد رساند. استاندار خراسان هم بدون وقفه، دستور دستگیری همه امضاکنندگان تلگراف را صادر کردو عده‌ای دستگیر و برخی نیز مجبور به ترک مشهد شدند. با این پیشامد، اوضاع مشهد بیش از پیش متشنج شد.
شیخ محمدتقی بهلول نیز از شخصیت‌هایی بود که در واقعه مسجد گوهرشاد در آگاه‌سازی مردم نقش مهمی ایفا کرد.
شیخ محمدتقی بهلول که تحت تعقیب بود و از ولایتی به ولایت دیگر می‌رفت، از گرفتاری آیت الله قمی باخبر شد و ۱۸ تیر به مشهد رسید و به حرم رضوی رفت؛ ماموران انتظامی زمانی پس از ورودش به حرم، او را دستگیر و در یکی از اتاق‌های صحن کهنه بازداشت کردند. کمی پس از بازداشت شیخ محمدتقی بهلول، مردم به کم کم از این امر آگاه شدند و پس از تجمع در مقابل محل توقیف او، شیخ محمدتقی را رها کردند.
در پی دریافت دستور رضاخان، زمان اذان صبح جمعه، نظامیان به تدریج بر مواضع حساس اطراف حرم مسلط شدند. در این مرحله، نظامیان در صدد کشتار مردم نبودند، بلکه سعی می‌کردند جلو ورود مردم خارج از حرم را به داخل حرم و مسجد گوهرشاد بگیرند؛ نظامیان به افراد متحصن در مسجد گوهرشاد اعلام کردند متفرق شوید و عرایض خود را تسلیم استاندار کنند تا رسیدگی شود. شیخ بهلول در پاسخ به مأموری که این سخن را گفته بود، گفت: «ما جمع نشده‌ایم برای این که به حرف استاندار متفرق شویم. زود از این جا برو که نمی‌خواهیم به تو صدمه برسد». آن مامور رفت و بین سرباز‌ها و کسانی که می‌خواستند از اطراف به صحن و حرم و مسجد بیایند، درگیری به وجود آمد و عده‌ای کشته و زخمی شدند و سلاح‌هایی نیز از سربازان به دست مردم افتاد؛ به گفته محمدتقی بهلول در جمعه ۲۲ نفر کشته و عده‌ای نیز زخمی شدند.
بر اساس گزارش نظمیه مشهد، تعداد مردم گرد آمده در مسجد گوهرشاد هر لحظه در حال افزایش بود؛ عده‌ای نیز از روستا‌های اطراف به مردم متحصن پیوستند و مسجد گوهرشاد و صحن‌ها مملو از جمعیت شد و سخنرانان در موضوعات مختلف به ویژه درباره آیت الله قمی، تغییر لباس و رفع حجاب برای مردم صحبت می‌کردند.
از سوی دیگر نیز قشون شرق به فرماندهی سرلشکر ایرج مطبوعی، شهربانی و آگاهی نیرو‌های خود را برای سرکوب مردم هماهنگ می‌کردند. شوشتری به نقل از اسدی و پاکروان می‌گوید: «اعلیحضرت فرموده بود: اگر بیش از این مسامحه کنید و تعلل ورزید، نه کلاه بر سر شما و نه تاج بر سر من باقی خواهند گذارد، امر می‌کنم و فرمان می‌دهم امشب [نیمه شب شنبه]باید غائله بدون خونریزی خاتمه یابد. هر قدر قشون لازم است، باید آن‌ها را محاصره کرده، محرکین را دستگیر، مردم متفرقه را آزاد سازید».
نیرو‌های امنیتی تصورمی کردند بیشتر متحصنان مثل روز قبل، شب هنگام مسجد را ترک خواهند کرد؛ اما چنین نشد و لحظه به لحظه بر تعداد جمعیت افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند؛ در ادامه دستور فوق، آمده است که از سلاح گرم در درون صحن و آستانه استفاده نکنند و در مواقع نیاز از سرنیزه و امثال آن استفاده شود.
پس از فرا رسیدن نیمه‌های شب و پراکنده نشدن مردم، همه در‌ها و راه‌های ورود و خروج به مسجد گوهرشاد و حرم بسته شد. در این حال، مردم با کلنگ، شروع به شکستن در‌ها و اقدام به خروج از آن کردند. در این لحظه دستور شلیک و کشتار مردم صادر شد و مردم بی‌دفاع و بدون سلاح، در درون و بیرون مسجد، آماج گلوله نظامیان قرار گرفتند و در عرض چند ساعت، کشتار بی‌رحمانه و عظیمی صورت گرفت و داخل و بیرون مسجد از اجساد کشته‌شدگان و زخمی‌ها پر شد و آسیب‌هایی نیز به مسجد وارد و حرمت حرم رضوی نیز شکسته شد.
پیش از  سپیده روز ۲۲ تیر ۱۳۱۴ مقاومت متحصنان  شکسته و قیام مسجد گوهرشاد سرکوب شد و بسیاری از کشته شدگان و حتی برخی مجروحان را در مکانی انداختند که به همین منظور کنده بودند.
محمدعلی شوشتری به نقل از شاهدان ، تعداد کشته‌ها را ۱۶۷۰ نفر ثبت کرده است: «عباس نامی، شوفر شاهزاده سردار ساعد… به سردار ساعد میگوید آن چه که کشته بود، ما حمل کردیم و بردیم که بالغ بر یک هزار و ششصد و هفتاد نفر بودند».
در روزنامه بهار تعداد کشته‌ها را ۱۷۵۰ نفر اعلام کرده و علیرضا بایگان  که از شاهدان  بوده، ۱۶۷۰ را تایید کرده است. بایگان می‌گوید: «تعداد آن‌ها ۱۶۷۰ نفر بوده و تعدادی(70)نفر افراد سالم که در گوشه و کنار خود را مخفی کرده بودند  به دست مامورین افتاده، جزو کشته‌شدگان در کامیون ریخته و در گودال‌هایی ریخته و به داد و فریاد و التماس آن‌ها که ما زنده هستیم، توجهی نکردند و آن مردم بیچاره را نیز زنده به گور کردند».

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا